فتاده از دیده ی دلدار
يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۵۶ ب.ظ
افسوس بر آن عشق که از دیده دلدار فتادست
اندوه بر آن شاه که از تخت گرانبار فتادست
وا حسرت از آن اشک که از هجر رخ یار روان شد
فریاد از آن مرد که در حسرت دیدار فتادست
صد درد که گهواره دوران همه بر رنج بچرخید
صد آه که لالا ز لب مادر غمبار فتادست
آن کُشته که جان در پی آسایش شه داد
افسوس که چون لعل بدخشان پس آوار فتادست
آن پیکر سیمین و لب لعل و زمرد
آوخ که چنان گرد و غباری برِ اغیار فتادست
کاخی که بنا شد به ره سیل خروشان
صد حیف که هر کنگره اش در پس دیوار فتادست
ارسنجان، 15 فروردین 95

۹۵/۰۱/۱۵